دارالمجانین  (مرکز رهابخشی)
دارالمجانین  (مرکز رهابخشی)

دارالمجانین (مرکز رهابخشی)

آخرین مفر

مرغ مینا


مرغ مینای پر حرفی بود. هر 2-3 ثانیه یه چیزی میگفت. فک کنم با این پرحرفی و پر حوصلگی قیمت بالایی داشته باشه.

شایدم  بعد عمری تازه به حرف اومده بوده و میخاسته تلافی یه عمر سکوت رو سر ما خالی کنه.

مسلسل وار قاطی کلماتش کلمه "مینا" رو  تکرار میکرد. به ازای هر کلمه ای که میگفت خودمو مخاطبش حس میکردم.

شاید بخاطر شرایط خاص روحیم اینجور شده بودم. دلم میخاس زودتر از اونجا برم. مدتی طول کشید تا جنازه دخترمو تحویلم بدن. و سعی کردم هرچه زودتر از اونجا برم بیرون. دیگه هیچوقت اونطرفا نرفتم اما  کلمات و اون صدای مرغ مینا از ذهنم پاک نشد

پ ن: این پست به درخواست یکی از دوستان نوشته شد