دارالمجانین (مرکز رهابخشی)
آخرین مفر
دارالمجانین (مرکز رهابخشی)
آخرین مفردرباره من
سلام!
خوش اومدین!بفرمایین چایی! تازه دمه! در آرامش دم کشیده !
بوی طبیعت رو از دود چوب استشمام میکنید؟
این دود سرشار از اکسیژنه!
...
آرومتر شدین؟
اینجا یه مرکز عام المنفعه هست که بیمارا تو اون رایگان بستری و ویزیت میشن! برای رزو تخت حتی نیاز به هزینه زمانی هم ندارید! روند درمان و انتقاد از هر کسی ،فقط به این علته که دوستشون داریم.
بازم چایی بریزم؟!
ادامه...
پیوندها
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- فروردین 1397 1
- مرداد 1395 1
- خرداد 1395 3
- اردیبهشت 1395 1
- فروردین 1395 3
- اسفند 1394 1
- بهمن 1394 3
- آذر 1390 1
- آبان 1390 2
- مهر 1390 6
- شهریور 1390 8
- مرداد 1390 2
- تیر 1390 12
- خرداد 1390 2
- فروردین 1390 3
- اسفند 1389 1
- دی 1389 5
- آذر 1389 2
- آبان 1389 1
- مهر 1389 7
- شهریور 1389 3
- مرداد 1389 2
- تیر 1389 7
- اردیبهشت 1389 5
- فروردین 1389 1
- بهمن 1388 12
- دی 1388 10
- آذر 1388 7
- آبان 1388 2
- شهریور 1388 2
- تیر 1388 4
- خرداد 1388 2
- اردیبهشت 1388 12
آمار : 89330 بازدید
Powered by Blogsky
کاش همسایه ناصر خسرو بودیم!
می خوام یه کوله بار بندازم پشتم برم تا بی نهایت ...همه دنیا رو بگردم اونم پیاده. مثل زمان سعدی ...ناصر خسرو ...و ... بعدش هم وقایعی که برام پیش میاد رو سفرنامه و کتاب کنم برا آیندگان.
اگه همسایه ناصرخسرو بودم چی میشد!...دو نفری راه میافتادیم جهانگردی!
(اولاش از تلپ بودنم فرار میکرد اما یواش یواش باهاش رفیق میشدم... تا حدی که بهش میگفتم عمو ناصر!)
به هر شهری میرسم هر کاری ازم ساخته بودو به درد اونا میخورد انجام می دادم(حتی عملگی!) تا خرج ادامه سفر (نه بیشتر) رو داشته باشم.و این داستان تا آخرای عمر ادامه داشت...
کاش الان این موضوع شدنی بود...
مدیرمرکز
چهارشنبه 11 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:05 ب.ظ
سلام
کاش نداره
فرض کن من عموناصر
بیا از فردا بریم
خرج سفر را هم نمی خواهد عملگی کنی من رایگان می برمت
:)
حق با مجید رفیعیه
کاش نداره که عزیز من .فکر کن من عمو ناصر.البته اگه خواستی با مجید رفیعی بری جهانگردی منم با خودتون ببرین.میگن خرج سفر با آق مجیده...
(آیکن: یه آدم بهتزده که با دهن باز خشکش زده به دوربین!)
سلام
واقعآ که حیف دوره دوره ماشین و این حرفهاست و گنه من هم با شما حتمآ همراه میشدم .
شاد شاد باشی
من رو به تیمارستان خودتان راه بدهید
شما رو لینک کردم
میدنم که در دار المجانین شما به روی همه باز است.
اینا همش بهونس...!
لطفا به قسمت پذیرش مراجعه کنین!
سلام هنوزم دیر نیستا
تو می تونی!!! حالا عمو ناصر نباشه خاله مرضیه که هست!
منم میام مهمونه همگیتون.(شوخیه امیدوارم ناراحت نشید)
سپاس گذارم ازاین که به وبلاگم اومدید
بازم بیایید آپ شدم
سلام
ناراحت؟!
بابا آقا مجید از خودمونه...!
ممنون
راستی اگه دوست داشتید با هم تبادل لینک کنیم
من که شما را لینک کردم
حتما ....باعث افتخاره...
سلام
میخای این خونتون و بفروش بیا همسایه ....ـ بشو(اسمشو یادم نیست) یه کسیه که هفت سال با کشتی سفر کرد. یا نه ؟! مارکوپلو چطوره؟!
جالب بود خوشمان امد.
راستی این ایکنه رو هم بده برات سفلرش بدن(خنده میکنم)
آدرس ادمکا رو گذاشتم تو پیوندای روزانه خاستی استفاده کن. به نوشتت جون میده.!
ما آبمون با اجنبی تو یه جوب نمیره چه برسه به دریا....!
اما این *اسمشو یادت نیس* باید آدم جالبی باشه...!
با وجود دهکده جهانی، چنین مسافرتهایی را باید در همان سفرنامه ها جستجو کرد، اما باز هم شدنی است، اما همتی بالا می طلبد که از عهده انسان امروزی خارج است.
سلام
ببین چه زوداومدم!!!
شما هم بیایید! شما را بادارالمجانین لینک کردم
بازم بیااااااااااااااا
:)
راستی از راهنمایی شما سپاس گذارم
:-)
:-)
:-)
:)
:)
:)
سلام لطف کن میلاتا چک کن سوالاما ازتون پرسیدم
مرسی
بازم بیااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
فعلا بای
:)
اوووووووووه منکه ناصر خسرو نمی شناسم ولی بیچاره که تو همراش می خواستی بری اووووووووه دلم واسه ناصر خسرو سوخت ........وای بیچاره......کاش ناصر خسرو زنده بود ازش می پرسیدم دلش می خواست با تو باشه یا نه
ناصر خسرو: شما؟
چه جالب! حرف دلمو زدی