دارالمجانین  (مرکز رهابخشی)
دارالمجانین  (مرکز رهابخشی)

دارالمجانین (مرکز رهابخشی)

آخرین مفر

کتابهایی که نخوندنشون بهتر از خوندنشونه!

 

    خودمونو به یه بازی دعوت کردیم.بهارنیلی فراخوان داده بود واسه صرف شام و شیرینی... ما رو هم که می شناسین. اگه ۲۰۰ کیلو اضافه وزن هم داشته باشیم بوی شیرینی که بیاد همه چیز و همه کس رو (حتی خودمونو) میفروشیم!

و  اما موضوع بازی:
"5کتاب را که خوانده ایم و دوستشان داشته ایم را نام ببریم."
تو ابتدایی عشق کتاب بودیم خفن... و البته قحط کتاب هم بود خفن...! (مگه الان هم فرقی کرده ...!؟)

یادمه یه کتابی بود که کلاس چهارمیها بین خودشون دست به دست میکردن و  هیچ امیدی به گرفتنش توسط منه کلاس اولی، نبود....(لعنت به همه کلاس چهارمی ها!!!) کتاب در مورد طرز ساخت "کاردستی" هایی چوبی بود !  البته بیشتر از خوندنش، میخواستم یه دل سیر عکسهاشو تماشا کنم...! طبق پیش بینی ها هرگز اون کتاب به دستم نرسید! (اون کلاس چهارمویهایی که من میشناختم ...) اما شاید یکی از اثرگذارترین کتابای عمرم بود! باورتون میشه فقط نبودش اثر داشته؟! یعنی اگه الان اون کتابو بهم بدن فوری چشامو میبندم! حتی نمیخوام تصاویر روی جلدش رو ببینم! میخوام اون بُتی که از اون تو ذهنم ساختم سالم نیگه دارم! 

کتاب بعدی رو کلاس سوم از کتابخونه محله مون گرفتم اسمش "دانستنی های علمی و فنی"  بود. اولین کتابی بود که قشنگتر از کتاب علوم حرف زده بود و واقعا زبون ساده ای داشت....البته تلخی "نبود امکانات"  رو هم بهم چشوند.

کتابای دیگه همینطور ردیف شدن ...تا امروز... نمیتونم بگم کدوم بهتر بودن... هر گلی یک بویی داره....

(البته بعضیا معتقدن برخی کتابا ارزش یک بار خوندن رو هم ندارن...بعضیا میگن برخی کتابا سَمّن!)  

 

پی نوشت: 

۱- کرم کتاب بودنه که  واقعا لذت بخشه! کرم هم که ۱-سیری نداره ۲- کتاب رو واقعا میجوه! ...)  

۲- نمیدونم بگم،همه ی خوانندگان به این بازی (مهمانی) دعوتند!؟

نظرات 5 + ارسال نظر
حسام دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:04 ق.ظ http://daralmajanin.blogsky.com

سلام
به نظرم یه جورایی اسمامون یکیه

سلام
آره انگار ...احتمالا داداش دوقلوییم!

shakiba دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:17 ق.ظ http://kavirbienteha.blogsky.com

چیزی که قحط میشه واسه ادم ارزش پیدا میکنه مثلا همون کتابه که درباره ی کاردستی بود اگه به دست شما میرسید شاید الان بعد از اینهمه سال ازش یاد نمیکردید...
من خودم شخصا خیلی کتاب دوست دارم البته نه هر کتابی رو...


ممنون بابت نظرتون(گل)

دکتر خودم سه‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:10 ب.ظ http://porpot.blogsky.com

کتاب خون هم هستیا (: (یا شاید بودیا).

سعی میکنم باشم...!

[ بدون نام ] چهارشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:51 ب.ظ

اگر کسی یک بار به تو خیانت کرد این اشتباه اوست.

اگر کسی دو بار به تو خیانت کرد این اشتباه توست.

دالای لاما

هانیه یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:13 ب.ظ http://gamaj.blogsky.com

واقعا اینو قبول دارم که بعضی از کتابا ارزش یه بار خوندنم ندارن!

سلام

البته منظور ما از نخوندن. از اون لحاظ بود....
ممنون بابت نظرتون(گل)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد